چهارشنبه، 20 اسفند 93 - 07:25

 

0_1

نخستین باری که متن کاملی از حرفهای غیر تکنولوژیک بیل گیتس را خواندم، سال گذشته بود. زمانی که بیل گیتس،‌ اقدامات گوگل را برای نصب بالن‌های متعدد در آفریقا برای ایجاد یک شبکه اینترنت وایرلس، نقد می‌کرد. بیل گیتس به بلومبرگ گفت: «من خیلی تحت تاثیر این اقدام خیرخواهانه قرار نگرفتم. توسعه اینترنت بیشتر به گوگل کمک می‌کند تا آفریقا. نمی‌دانم چه احساسی خواهم داشت وقتی در حال مرگ از بیماری مالاریا هستم و وقتی به آسمان نگاه می‌کنم بالن‌های اینترنت گوگل را می‌بینم. توسعه زیرساخت برای بهبود کیفیت زندگی انسان‌ها مهم است. اما تشخیص اولویت و فوریت، مهم‌تر است». گاهی به شوخی می‌گویم که خوشحالم مایکروسافت آمریکایی بود و نه فرانسوی. و خوشحالم که مایکروسافت در ایران فعالیت مستقیم نکرده است. شاید اخلاقشان عوض می‌شد. شاید باید روی صفحه‌ی مایکروسافت کلیک می‌کردیم تا به ازاء هر ۱۰۰ کلیک، روی کامپیوتر یک کودک، ویندوز نصب شود!

 1_1

اما شنیدن حرفهای بیل و ملیندا در TED، در مارس ۲۰۱۴، لذت دیگری داشت. آنها از لذت «بخشیدن ثروتشان» می گفتند. از بنیاد بیل و ملیندا که در فرایند کسب مالکیت ۹۵٪ ثروت آنهاست. از دوران نامزدی در سال ۱۳۹۳ و عکس‌هایی که از مسافرتشان به آفریقا در آن سال (چند ماه قبل از ازدواج) داشتند. از اینکه همان زمان تصمیم میگیرند درآمد مایکروسافت برای کاهش نابرابری در دنیا هزینه شود. تمام آن زمان که ما با کاریکاتور ساختن از عکس‌های مکینتاش و ویندوز سرگرم بودیم و مثل یک جنگ صلیبی، طرفداران اپل به مایکروسافت حمله می‌کردند و طرفداران مایکروسافت به اپل. بیل و ملیندا گیتس،‌ حریصانه ثروت بیشتری را جمع می‌کردند تا به بنیاد بیل و ملیندا که همزمان با سال ازدواجشان (۱۹۹۴) تاسیس شده بود کمک کنند.

 2_1

ملیندا از نحوه تربیت فرزندانشان می‌گوید و زندگی در میان مردم تانزانیا. تا آنها درک بهتری از دنیا داشته باشند و توضیح می‌دهد که مسافرت توریستی با زندگی در میان خانواده‌ها فرق دارد.

 3_1

از گریس می‌گوید. یکی از ۶ فرزند خانواده‌ی تانزانیایی که در کنار آنها زندگی کرده‌اند. توضیح می‌دهد که گریس با تمام خجالتی که داشته،‌ زمانی که می‌بیند جین فرزند ملیندا و بیل گیتس، شب هنگام با چراغی روی کلاه سرش بیرون می‌رود، خجالت را کنار میگذارد و به جین می‌گوید: «وقتی داشتی برمی‌گشتی، این چراغ رو به من میدی که شبها بتونم بهتر درس بخونم؟». ملیندا از دغدغه‌های آموزش در کشورهای توسعه نیافته می‌گوید و پدر گریس که نگران است به خاطر نمره‌های نه چندان بالای او، نمی‌تواند او را در مدرسه دولتی ثبت نام کند و چون هزینه مدارس غیردولتی بالاست،‌ او احتمالا مجبور می‌شود مانند مادرش کشاورز شود.

 4_1

از فرزندخوانده‌هایشان می‌گویند. بیل گیتس توضیح می‌دهد که آنها قرار نیست با ثروت ما میلیاردر شوند. آنها بنیاد بیل و ملیندا را می‌شناسند و قبول دارند. آنها باید خودشان کار کنند تا «معنا» و «اهمیت» را در زندگیشان احساس کنند. تا «جهت خودشان» را بیابند. تا کاری پیدا کنند که آنها را «هیجان زده» کند. بیل گیتس می گوید که ما قبل از ازدواج مقاله‌ی طولانی وارن باقت را خواندیم و قانع شدیم که حمایت مالی مطلق از فرزندان، نه کمک به آنهاست و نه جامعه.

 4_1

بیل گیتس و ملیندا گیتس، زمانی ثروت خود را می‌بخشند که به کسب اعتبار و برند نیاز ندارند و به کسانی می‌بخشند که به محصولات مایکروسافت نیاز ندارند. بیل گیتس به جای نمودار رشد مایکروسافت (که منطقاً گزارش سالهای آخر عمر یک کارآفرین است)، نموداری را نشان می‌دهد که کاهش مرگ کودکان زیر ۵ سال را نشان می‌دهد و از رویای خود برای کوچک‌تر کردن آمار این مرگ می‌گوید. مرگهایی که به قول او در ۹۸٪ مواقع ناشی از بلایای طبیعی نیستند. اما تصویر آنها به اندازه‌ی یک زلزله دردناک و خبرساز نیست تا در رسانه‌ها بیاید.

6_1

(نمودار زیر مربوط به تعداد کودکانی است که قبل از سن ۵سالگی در آفریقا جان خود را از دست می دهند. آمارها به میلیون است! و درصد عمده ای از رشد نزولی آن، مرهون تلاش های بیل و ملیندا گیتس است.)

5_1

شاید بیل گیتس هم روزی که وارد هاروارد شد، دوست داشت زمانی روزنامه ها یا تلویزیون با او مصاحبه کنند و زیر تصویرش بنویسند: فارغ التحصیل هاروارد! شاید بعدها دوست داشته بنویسند: کارآفرین! شاید بعدها که مایکروسافت یک برند جهانی شد دوست داشته بنویسند: موسس مایکروسافت!اما امروز او رستگاری را تجربه می‌کند. TED زیر نام او و همسرش، نوشته است:  Philanthropist (عاشق و دوستدار نسل انسان و انسانیت). آنها را شاید باید مومنان عصر بی‌ایمانی دانست.

7_1 main_1 11_1 10_1 9_1 8_1

logo-samandehi