سه شنبه، 21 خرداد 98 - 10:27

 

سال ۹۸  سال رونق تولید نامگذاری شد.تولیدی که در یکی دو سال اخیر بواسطه شکست برجام و مشکلات اقتصادی موجود دیگر رمقی ندارد. اتخاذ سیاستهای غلط و اشتباه پولی نفس تولیدکنندگان را بریده است و حتی دو نرخی کردن ارز و اختصاص آن بدون ضابطه باعث به وجود آوردن فسادهایی بزرگ شد.

 

 

 

اقتصاد نفتی

در شرایط کنونی رئیس جمهور آمریکا با تناقض گویی های خود در توییتر  به دنبال مشتنج کردن فضای کشور ما است.گاه ایران را تهدید به حمله می کند،گاه شماره می دهد و گاهی صراحتا اعلام می کند به دنبال جنگ نیست و فقط با فشار اقتصادی اهدافش را دنبال می کند؛ البته در این امر  از تمام حربه های خود استفاده می کند از فرستادن ناو جنگی به خلیج فارس تا تحریم کشورهای دیگری که با ایران در ارتباط هستند.در شرایط اقتصادی موجود راهکار چیست؟ آیا باید منتظر ماند تا بشکه های نفت ایران توسط دلال ها به فروش برسد یا اینکه راهکار فروش نفت، تبادل کالا به کالا است؟

اما در این سال ها جدیتی برای عدم وابستگی اقتصاد ایران به نفت اندیشده نشده و روسای جمهور با اتکا به نفتی که تحریم بوده است کشور را اداره می کرده اند؛ مسلما با این روند همیشه انگشت اتهام کم کاری به سمت دولت های قبلی است.

فناوری اطلاعات غول چراغ جادو

طی سال های اخیر با رشد کسب و کارهای اینترنتی در ایران صحبت هایی در قالب شعار در خصوص اقتصاد دیجیتالی مطرح شده است. امروز دیگر قدرت فناوری اطلاعات آن هم در تمامی ابعاد زندگی بر کسی پوشیده نیست، از اقتصاد سایبری گرفته تا کارآفرینی دیجیتالی و سایبر دیپلماسی، بسیاری از جنبه های مختلف زندگی بشر در ۴ دهه اخیر به مقوله ی نوظهوری به نام فناوری اطلاعات و ارتباطات عجین شده است؛ فناوری ای که دروازه های جدیدی از اقتصاد را به سمت همه کشورها گشوده است و کشورهایی که از فناوری اطلاعات به صورت صحیح بهره جسته اند در رده کشورهای موفق جهان در اقتصاد هستند.

یکی از موضوعاتی که به جد در موضوع اقتصاد  مغفول مانده، مبحث فناوری اطلاعات است. به رغم رشد اینترنت و فضای کسب و کارهای اینترنتی در جهان، متاسفانه در ایران شاهد سیاسی بازی برخی مسئولین هستیم تا جایی که هنوز درگیر ابزارهای ارتباطی این حوزه ایم تا ایجاد زیرساختهایی که می تواند درآمد سرشاری را ایجاد کند. وقتی درآمد نرم افزار کشور هند از صادرات نفت ما پیشی می گیرد در خصوص شرکت هایی چون گوگل و اپل حرفی باقی نمی ماند.

ضرورتی به نام شبکه ملی اطلاعات

شبکه ملی اطلاعات به سرنوشت هورالعظیم خوزستان بسیار شبیه است. تالاب هورالعظیم در دولت قبل به منظور استخراج نفت خشک شد و دولت یازدهم و فعلی تلاش کرد آن را دوباره آبگیری کند. اما در سال‌های اخیر، همان‌هایی که مسئول مستقیم خشک شدن تالاب بودند اصرار عجیبی دارند که دولت در مورد آبگیری مجدد آن دروغ می‌گوید. سیلاب امسال نشان داد که بخشهای عظیمی از هورالعظیم بواسطه چاه های نفتی خشک شده است و بدلیل شرایط اضطراری مردم، مجبور به رها سازی آب شدند.  این موضوع در مورد شبکه ملی اطلاعات نیز در حال تکرار است و متولیان سابق این شبکه مدام تکرار می‌کنند شبکه ملی اطلاعات ایجاد نشده است. این در حالی است که بر اساس قانون، بخش مهمی از ایجاد این شبکه باید در دولت دهم صورت می‌گرفت.علاوه بر این در زمان انتخابات ریاست جمهوری وعده ی پرآب کردن چنین جاهایی چون زاینده رود ، دریاچه ارومیه و ….  داده میشد که پس از انتخابات صحبتی از آن نبود. شبکه ملی اطلاعات که عمری حدود ۱۵ سال دارد، همانند تالابها ، رودخانه ها و دریاچه ها در ایامی مورد توجه قرار میگرفت ولی هیچگاه نگاه ملی به آن نشده است.

شبکه ملی اطلاعات به عنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور یکی از مهمترین پروژه های ملی است. پروژ ه ای که اگر به آن توجه نشود و در قالب شعار بماند در موضوعاتی چون امنیت، بانکداری الکترونیک، دولت الکترونیک و … دچار مشکل خواهیم شد.

به طور کلی می توان گفت که دولت های نهم، دهم و یازدهم با تعاریف مختلفی، پیگیری راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات را به عنوان اصلی ترین پروژه ملی حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دستور کار خود داشتند اما با این وجود این پروژه به نتیجه نهایی نرسید. الان و بعد از گذشت بیش از دو سال از دولت دوازدهم نیز این پروژه به صورت کامل اجرایی نشده است!البته خوب است تصریح کنیم که هنوز هم مسئولان ارتباطات و اطلاعات هر روز از پیشرفت شبکه ملی اینترنت خبر می دهند، امّا تا راه اندازی تمام و کمال آن فاصله داریم.

شکل گیری شبکه ملی اطلاعات و اینترنت ملی امری دور از ذهن و خلاف رویه عملکرد جهانی نیست، بلکه دقیقا حرکت در مسیری است که کشورهای پیشرو جهان مانند کره جنوبی، چین، روسیه، استرالیا و … در آن قرار دارند. هرچه در دستیابی به این موضوع تاخیر صورت بگیرد به ضرر کشور و مردم در همه زمینه هاست. از جمله مزایای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات می توان به افزایش تولید ناخالص داخلی، اشتغال و کاهش قیمت کاربر نهایی اشاره کرد خصوصا در شرایط فعلی که موضوع رونق تولید و اشتغال از دغدغه های رهبری است چرا مسئولین مربوطه در اجرای راه اندازی این پروژه ی ملی اهمال کاری می کنند؟!

شبکه ملی اطلاعات از سال ۱۳۸۴با نام «شبکه ملی اینترنت» در دستور کار مجلس قرار گرفت و تا به امروز که بیش از ده سال از آن زمان می گذرد، رنگ واقعیت کاملی به خود ندیده است و عجیب تر آن که اهتمامی برای تکمیل آن در دولت مشاهده نمی شود .

البته نقش عده ای در  بد تعریف کردن شبکه ملی اطلاعات را نباید نادیده گرفت چرا که تفاسیر و تعریف های بسیاری در مورد آن وجود دارد که برخی از آن ها موجب نگرانی کاربران می شود.

یکی از مواردی که باعث شده شبکه ملی اطلاعات واژه‌ی ترسناکی برای کاربران باشد، استفاده از لغات و نام هایی همچون اینترنت بومی، اینترنت پاک، اینترنت داخلی، اینترنت دولتی، اینترنت کم سرعت و غیره است. در همان سال ها قرار بر این شد که طی یک بازه زمانی سه ساله، طرح اینترنت ملی به سرانجام برسد که این امر محقق نشد. بعدها با توجه به الزامات سند چشم انداز بیست ساله در سال ۱۳۸۹، موضوع شبکه ملی اینترنت با نام جدید «شبکه ملی اطلاعات» به صورت جدی تر مطرح شد طوری که کلیات موضوع در ماده ۴۶ برنامه پنجم توسعه مطرح و مورد تصویب قرار گرفت. حتما شنیده اید که پرسرعت ترین اینترنت جهان را کشور کره جنوبی در اختیار کاربرانش قرار می‌دهد، جالب توجه اینکه اینترنت ملی یکی از دلایل اصلی سرعت پیشرفته در این کشور است. کره جنوبی از نظر آمادگی الکترونیک و پهنای باند رتبه نخست را در دنیا دارد و ۸۰ درصد پهنای باندش داخلی است یعنی شبکه‌‌ای دارد که بی نیاز از ارتباطات خارجی، ۸۰ درصد ارتباطات و انتقالات دیتای آن در داخل شبکه به گردش در می‌آید.

مقام معظم رهبری با انتقاد از کوتاهی ها در زمینه ایجاد شبکه ملی اطلاعات گفت : شماری از کشورها با ایجاد شبکه ملی اطلاعات، ضمن رعایت خطوط قرمز خود و کنترل صحیح فضای مجازی از اینترنت برای تامین منافع شان بهره گرفته اند. وی  افزودند: باید همه مردم بتوانند از منافع فضای مجازی استفاده کنند و در زمینه هایی که به ضرر کشور، افکار عمومی و به ویژه جوانان نیست، سرعت اینترنت افزایش یابد و هر کار لازم دیگر نیز انجام شود.

سورنا ستاری معاون علمی دولت در تعبیری از آی تی بعنوان طلای دیتا یاد کرد. طلایی که از طلا بودن تنها اسمش را یدک می کشد و عملا برنامه ای مدون در راستای اجرای آن در کشور مشاهده نمی شود؛ متاسفانه مسئولان نیز همیشه توپ کم کاری خود را در زمین مسئول قبلی می اندازند. شبکه ملی اطلاعات که در تمامی حوزه ها می تواند یاری رسان باشد مغفول مانده است. بخش اعظم  پروژه شبکه ملی اطلاعات از دولت یازدهم شروع شد ولی فعلا در دولت دوازدهم پیشرفت چشمگیری را در  راه اندازی این شبکه شاهد نبوده ایم. یکی از اشکالات موجود گره زدن فضای مجازی با شبکه ملی اطلاعات است.این در حالیست که شبکه ی ملی اطلاعات زیرساخت ارتباطی کشور است و اکثر برنامه های دولت نه در راستای بهبود شبکه ملی اطلاعات بلکه بهبود دسترسی به فضای مجازی است .

امنیت سایبری ایران در خطر

نبردهای سایبر، جدیدترین مفهوم در عرصه نظامی بوده و به زبان ساده،‌ هدف اصلی آن از کار انداختن سیستم های رایانه ای و اطلاعاتی کشور هدف به منظور حداکثر سازی آسیب با حداقل هزینه و امکانات است. یک حمله سایبری می تواند تاثیرات مرگبارتری از یک حمله نظامی مشخص شده در مکان و زمان معین با اهدافی مشخص در پی داشته باشد. نبرد سایبری، نبردی علمی است که کشورهای صاحب اطلاعات و فناوری از این فناوری و دانش برای قدرت نمایی اطلاعاتی و تسلط تکنیکی بر دشمن استفاده می کنند.

کشوری که توانایی حملات سایبری در قرن بیست و یکم را داشته باشد در واقع چهارمین نیروی نظامی خود پس از نیروهای سه گانه (دریایی-هوایی-زمینی) را در اختیار دارد که نیرویی راهبردی و بسیار مهم تلقی می شود. در کشور ما به دلایلی چون عدم استفاده از نیروی های متخصص و عدم به روزرسانی نرم افزارهای امنیتی شاهد حملات گسترده هستیم. در طی سال های اخیر هک وب سایت های دانشگاه های معتبر کشور توسط هکرهای عربستانی تا هک سایت خدمات دولت الکترونیک در استان ها طی هفته های اخیر در دل خود یک سخن دارند؛ هشدار، امنیت سایبری کشور در معرض خطر است. توجه داشته باشید که به هیچ وجه منطقی نیست که تبادل اطلاعات درون سازمانی ما در سازمان‌ها، نهادها و بانک‌های کشور روی بستر اینترنت جهانی صورت بگیرد و ریسک هک شدن اطلاعات حساس مردم و دولت وجود داشته باشد که بارها شاهد آن بودیم. با توجه به این موضوع باید هرچه زودتر به سیستم شبکه ملی اطلاعات به طور کامل دست پیدا کرد تا با خیال راحت این مصرع را بخوانیم: هشدار که آرامش ما را نخراشید!

وزیر جوان جویای نام

سکان دار فعلی وزارت فناوری اطلاعات، محمد جواد آذری جهرمی وزیر دهه ی شصتی دولت دوازدهم نیز علاقه ی شدیدی به توییت زدن در خصوص موارد متنوع و  پیگیری موضوعاتی چون پیامکهای تبلیغاتی و خدمات ارزش افزوده دارد. این در حالی است که ذینفعان اصلی این خدمات اپراتورهایی هستند که می توان به سادگی هشتگ #حق_الناس و #گزارش_به_مردم را مطرح کرد. دو طرح رجیستری موبایل و حجم منصافه اینترنت نیز پر است از نقدهایی که هیچگاه پاسخ داده نشد. علاوه بر این با حضور وی، حمایت های ویژه و گاه عجیب از کسب و کارهای نوپا و استارتاپ هایی شاهد هستیم که گاها بر خلاف قوانین و مقررات جاری کشور است.

از برخی اقدامات انجام شده در موضوع پیاده سازی پروژه شبکه ملی اطلاعات در همایش ها و نمایشگاه ها رونمایی شده است؛ این در حالی است که به اذعان اکثر فعالان فناوری اطلاعات پیاده سازی این شبکه می تواند به دسترسی سریع تر و کاهش هزینه های کاربران برنامه های پرطرفدار ایرانی ختم شود. سال پیش آذری جهرمی در پاسخ به ادعای دروغ بودن پیاده سازی شبکه ملی اطلاعات توسط نماینده ی اصلاح طلب قزوین گفت: مبلغ قرارداد دو شرکت پیمانکار تجهیزات  از ۲۴۷ میلیون یورو به ۱۴۵ میلیون یورو کاهش پیدا کرد. پیمانکاران نیز به دلیل تاخیر ۲۶.۵ میلیون یورو جریمه شدند. اکنون نزدیک به ۲۰ میلیون یورو تجهیزات جدید تهیه و با تجهیزات به روز جایگزین شد. در جدیدترین اظهارنظر آذرجهرمی از موفقیت ۱۴۲ آزمایش امنیت سخن گفت و ‌ حمید فتاحی، رییس هیات مدیره ارتباطات زیرساخت،‌ از تحقق ۸۰ درصدی وظایف وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در حوزه شبکه ملی اطلاعات‌ خبر داده است. این عدد در دل خود سوالاتی دارد که بجز وزارت ارتباطات و زیرمجموعه هایش چه نهاد دیگری در پیاده سازی شبکه ملی اطلاعات نقش دارد که وزارت ارتباطات ۸۰ درصد از وظایف خود را انجام داده است و گویی بقیه نهادها در این امر تعلل داشته اند؟! البته یکی دیگر از بخشهایی که میتواند از زیرساخت شبکه ملی اطلاعات استفاده کند خدمات دولت الکترونیک است که در این موضوع هم پیشرفت چندانی نداشته ایم و فعالیت نه بصورت متمرکز و یکپارچه بلکه بصورت جزیره ای در استانهای کشور و برخی نهادها خدمات ارایه میشود.

لازم به ذکر است علاوه بر این با پیاده سازی شبکه ی ملی اطلاعات می توان به دسترسی یکسان تمام شهروندان ایرانی به خدمات الکترونیکی و پهنای باند اشاره کرد تا جایی که وزیر جوانمان مجبور نباشد (!) برای اینکه بچه های سیستانی بتوانند یک بازی فوتبال را به صورت زنده ببینند، اقدام به اختصاص پهنای باند کند!

موضوعی که برخی در دفاع از وزارت ارتباطات مطرح میکنند این است که این وزارت خانه مسئولیتی در قبال ارایه ی خدمات الکترونیکی چون دولت الکترونیک بروی شبکه ملی اطلاعات ندارد و تنها وظیفه اش ایجاد زیرساخت و نرم افزارهای ارتباطی کشور است.اما سوالی که میتوان پرسید اینست که آیا تمامی کشور دارای شبکه ی زیرساختی یکپارچه است؟ این در حالیست که بسیاری از روستاها و شهرها  دسترسی به پوشش تلفن همراه و اینترنت ندارند.آیا در مبحث پیامرسانهای بومی ، سیتسم عامل بومی ، جستجوگرهای ملی با صرف میلیاردها بودجه چرا موفق نبوده ایم؟ آیا با حمایت از پوسته های فارسی تلگرام و اختصاص فضا در خود وزارت ارتباطات ، تصمیم درستی در قبال پیامرسانهای بومی گرفته شد؟ در خصوص سایر پروژها ادامه دادن این موضوع ، نوشتار را بسیار طولانی تر خواهد کرد.

حضور دلالان و کندی در اجرا

یکی دیگر از موضوعاتی که از ابتدا در مبحث شبکه ملی اطلاعات مطرح شد، راه اندازی  شبکه توزیع محتوا (CDN) با استفاده از زیرساختهایی چون فیبرنوری و مراکز داده بود که محتواهای موجود در ایران با سرعت بالاتر و  هزینه ی کمتر در اختیار کاربران قرار گیرد، در حالیکه قرار بود اردیبهشت ۹۶ از فاز تکمیلی شبکه ملی اطلاعات، دولت الکترونیک و شبکه علمی کشور بهره برداری شود اما سرنوشت این پروژه ها هنوز نامعلوم است.تاخیر در راه اندازی و بهره‌برداری از شبکه ملی اطلاعات، موضوع مبهمی است که هیچ جواب قانع کننده‌ای برای آن وجود ندارد. به عقیده برخی، وجود دلال‌هایی که با سوء استفاده از وضعیت فعلی اینترنت، سود بسیاری از فروش پهنای باند به‌دست می آورند و راه اندازی شبکه ملی اطلاعات به اصطلاح نان آنها را آجر می‌کند، از جمله دلایل عدم راه اندازی شبکه ملی اینترنت است. طبیعی است که این افراد در روند اجرایی پروژه اینترنت ملی اختلال ایجاد کنند.

از سوی دیگر، از عمده‌ترین دلایل عدم اجرای شبکه ملی اطلاعات می‌توان به عدم فهم صحیح از این شبکه، سیاسی‌کاری برخی دولت‌ها و مسئولان و استفاده جناحی از شرایط موجود غیر‌قانونی و غیر‌منضبط فضای مجازی کشور اشاره کرد. در این شرایط، متاسفانه هر از گاهی پروژه‌های فرعی به نام شبکه ملی اینترنت طرح می شوند .

فردا دیر است

در مبحث شبکه ملی اطلاعات پارامترهای زیادی چون امنیت، بانکداری ، سیستم عامل بومی ، جویشگر ملی ، ارز مجازی و …. مورد توجه است که همه ی این پارامترها به یک موضوع اشاره می کنند  : استقلال

استقلالی که کشور و حاکمیت بتواند با استفاده از آن در شرایط بحرانی اقدامات مفیدی برای حفظ حریم شهروندان و دارایی‌های آن‌ها در فضای مجازی انجام دهد. حال اگر بخواهیم  استقلال دیجیتال را با مثالی روشن کنیم کافی است به اتفاقات اخیر در فضای سایبری توجه کنیم. اقدام اخیر وابستگی غولهای آی تی در قبال دستورات دولتی آمریکا را نمی توان کتمان کرد. از حذف اپلیکیشن های ایرانی تا مسدود سازی اکانت های مسئولین کشور در اینستاگرام تا تحریم یکی از غولهای تلفن همراه جهان چون هوآوی، به راحتی آب خوردن! مطمنا چنین رفتار آمریکایی ها با این تفکر  شکل میگیرد که : ما می‌فهمیم و شما نمی‌فهمید.

البته میدانیم که فضای مجازی و بسیاری از مشتقات آن از فرهنگ غربی نشات گرفته است ولی میتوانیم این تهدید را با استفاده از شبکه بومی اطلاعات به فرصت تبدیل کنیم تا مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ما در قالب آن چیزی به نفع مردم و فرهنگ کشورمان است در آن جریان پیدا کند. مطمنا اتفاقات سالهای اخیر که به صورتی تهدید استقلال کشور را هدف گرفته بودند را فراموش نکرده ایم. از اغتشاشات خیابانی تا بی ثباتی نرخ ارز تا قحطی در برخی کالاها تا کشته شدن طلبه ی همدانی.همه ی اینها بخشی از فضای رها شده مجازی است که اگر بر بستر شبکه ملی اطلاعات باشد رهگیری عاملان آن بسیار ساده تر خواهد بود که از فضای مجازی به خیابان کشیده شد و عملا ثبات کشور را هدف قرار داده بود. یکی از مسایلی که در شبکه ملی اطلاعات پر اهمیت است موضوع شناسایی تمام کاربران متصل به اینترنت در کشور است که در فاز نخست شبکه ملی اطلاعات عملیاتی شده است.

امروز شروع کنیم

موضوع راه اندازی عملیاتی شبکه ملی اطلاعات نه تنها در قوانین برنامه پنجم و ششم توسعه، مورد تاکید قرار گرفته بلکه در احکام دور دوم شورای عالی فضای مجازی به جد روی آن تاکید شده است. اما با این وجود، اقدامات صورت گرفته درمورد این پروژه، با اهداف نهایی کماکان فاصله دارد و  این پلتفرم تا به امروز در ابعاد کوچکتر از حد واقعی خود به مردم عرضه شده است و هنوز به طور تمام و کمال و سراسری اجرا نشده است.

در مبحث شبکه ملی اطلاعات در خصوص موضوعات زیادی می توان سخن گفت ولی در پایان این نوشتار باید ذکر کرد که آمریکا یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان در هر لحظه می تواند در فضای دیجیتالی جهان نقش آفرینی کند. اکثر نرم افزارها و اپلیکیشن های مورد استفاده ما متعلق به شرکتهای آمریکایی است که باید بررسی کرد پروژه ای میلیاردی چون سیستم عامل بومی یا پیام رسانهای بومی چرا موفق نشده اند؟! در خصوص تجهیزات سخت افزاری که دیگر صحبتی باقی نمی ماند چرا که در این حوزه صرفا مصرف کننده هستیم.

در حوزه اقتصاد با وضعیت موجود و تحریم ها تکلیفمان مشخص است.آیا در حوزه فضای سایبری و اقتصاد دیجیتال نباید از انفعال خارج شویم؟! آیا پلن مشخصی برای چندین سال آینده وجود دارد؟ در شرایطی که قرار نیست مذاکره ای صورت گیرد و تحریم ها پابرجاست بهتر نیست از همین لحظه شروع کنیم تا حداقل در سال های دیگر حسرت این اهمال کاری را نخوریم؟! آیا وقت آن نرسیده که اگر آمریکا تصمیمی در خصوص فضای دیجیتالی ایران گرفت، قصه ی  نفت تکرار نشود؟!

logo-samandehi