چهارشنبه، 02 آبان 97 - 01:09

 

با شروع سال ۹۷ و تبلیغات رسانه ای که از برجام شد، همگی منتظر گشایش و شکوفایی اقتصادی ایران زمین بودیم که ترامپ با خارج شدن از برجام تمام رویاهایمان را نقش برآب کرد.از سوی دولتمردان اوضاع را تحت کنترل اعلام میکردند ولی در سوی دیگر نرخ ارز و بازار ملتهب نشانگر جنگ اقتصادی بود که بر علیه مردمان این سرزمین تحمیل شد.نگاهم به این جنگ فارغ از جناح بندیهای سیاسی داخلی و خارجی بصورت حل مساله بصورت کلی است.

در حال حاضر تمامی اقشار از فروش نفت صحبت میکنند و تنها راه برون‌رفت از وضعیت جاری بر استخراج و فروش هرچه بیشتر نفت متمرکز شده و تمامی چشم‌ها به سوی صنعت پیچیده‌ نفت و این نعمت به نکبت تبدیل‌شده‌ خداوندی در ایران‌زمین دوخته شده است؛ محصولی که به‌سهولت در بازی‌های سیاسی می‌تواند ابزاری برای دور ماندن کشور از برنامه‌های تعیین‌شده‌ آن باشد.

 

۲- صنعت نفت ایران خسته است و ذی‌نفعان مقابل ایران در جهان نیز می‌دانند که همیشه و همه‌جا تنها راه اول و سرراستی که ایرانیان برای خروج از بن‌بست‌های خود پیش می‌گیرند، استخراج و فروش نفت بوده و هست. پس بدیهی است که سهم اکثریت مذاکرات ایشان به این نقطه تمایل داشته و بیشترین باج‌خواهی یا حداقل چانه‌زنی در این صنعت متمرکز شود. بنابراین باید با شناسایی و تقویت راهکارهای موجود در سایه که فراوان و دست‌یافتنی هستند، مذاکره‌کنندگان متبحر ایرانی را در خروج از بن‌بست بحران پیش‌رو، به کمکی هرچند ناچیز تقویت کرد.

۳- فروش نفت، فروشی گران‌قیمت است؛ محصولی است که به هزینه‌های گزاف با سرمایه‌گذاری‌های بسیار کلان و با دوره‌ طولانی بازگشت سرمایه، اساسا سود ناخالص و خالص باقی‌مانده از فروش آن را همیشه بسیار اندک کرده است. قبل از محاسبه پارامترهای بازگشت سرمایه سودی اندک که با محاسبه مسیر بازگشت سرمایه‌گذاری مورد نیاز بسیار اندک‌تر است.
۴- فروش نفت، فروش آینده است. فروختن دارایی بی‌نظیر اعطا شده از طرف خداوند است؛ نعمتی که امروز باید با استفاده از تمامی ترفندهای ممکن مهندسی، با بالاترین ارزش‌افزوده به فروش برسد و اگر رویکردی تنها آینده‌نگرانه بر موضوع پدید آید، در اساس فروشش تعطیل یا به حداقل ممکن برسد و برای آینده‌ نه‌چندان دور که اکسیری دست‌نیافتنی می‌شود، به‌سادگی ذخیره شود. پژوهش‌های موجود در صنعت نفت نشان می‌دهد که به‌رغم آنکه آمریکا همواره برای تامین نفت خود و جهان می‌جنگد، اما ذخایر نفتی این قاره ـ‌کشور، معادل مجموع ذخایر موجود در عربستان سعودی، عراق و ایران پیش‌بینی می‌شود.
۵- فروش نفت، مُسکنی بسیار قوی بر تمامی بیماری‌های ریز و درشت کشور بوده است. اما مسکن، همان‌گونه که از نامش پیداست، مسکن است و نه درمان! همواره این مسکن به‌سرعت تسکین‌کننده دردهای ایرانیان بوده و پس از آرامش، آن‌چنان در خلسه‌ بعد از درد فرو رفته‌اند، که انگاری به‌معنای واقعی کلام، معتاد مصرف آن شده و فراموش کرده‌اند که هرگز نباید به عوض درمان، خود را معتاد مسکن‌ها کرد و آینده را به فراموشی سپرد و از گذشته درس نگرفت.
۶- پس بگذارید از آخر شروع کنیم! فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) ذاتا مسکن نیست و در واقع درمانی قطعی و بی‌بازگشت برای بیماری اقتصاد تک‌محصولی ایران است. درمانی که توانمندی خود را، در آخرین آزمون، از چندی پیش در چین به‌نمایش گذاشته، هندوستان هزار قوم را دگرگون ساخته و در کشورهای آسیای دور تحولی شبیه معجزه پدید آورده است. حتی در اروپا نیز کشورهای دارای اقتصاد وابسته مانند اوکراین تازه‌استقلال‌یافته یا ایرلند هنوز درگیر استعمار سایه، حضور فاوا درآمدی باورنکردنی را برایشان ایجاد کرده است. شاید یادآوری این نکته خالی از لطف نباشد که شرکت نوکیا (آن زمان که هنوز آن‌قدر مغرور نشده بود که تغییرات را باور نکند) به‌تنهایی نیمی از بازار سهام کشور فنلاند را در اختیار داشته و نقش کلیدی و اثرگذار در اقتصاد و اجتماعیات فنلاند بازی می‌کرده و البته حتی امروز نیز به نحو دیگر ایفا می‌کند.
۷- توسعه صنعت فاوا، خرید آینده است. در صورت سرمایه‌گذاری و ایجاد هدف‌گذاری مشخص برای توسعه این صنعت، در واقع کشور سوار بر قطار آینده شده است و در اقتصاد جهانی جایگاهی را می‌تواند به‌ دست آورد که در صورت بروز اختلافات سیاسی در جهان مدرن، اغلب و بلاشک تحریم‌پذیر نبوده و به‌سهولت قابل حذف نباشد. واقعا آیا روزی کسی می‌تواند سیستم عامل تازه به میدان آمده مانند اندروید را تحریم کند؟ اما نفت، به‌خصوص در بازی شیوخ سراسر غرور اطراف خلیج همیشه فارس، می‌تواند هم در واقعیت و هم در خفا تحریم شود. از سوی دیگر، این پدیده، فرایندهای ناخودآگاهی را در جهت همواره به‌روز بودن ایجاد می‌کند که با رویکردهای استراتژیک کشورهای صاحبتکنولوژی هماهنگ شده و در راستای آنها به آینده قدم می‌گذارد.
۸- صنعت فاوای ایران جوان است و این جوانی در جایگاه این صنعت در جهان نیز موجود است. این جوانی موجبات چالاکی، انعطاف‌پذیری و نیاز کم به سرمایه‌گذاری را برای آن پدید آورده است. همچنین این صنعت در ذات خود دارای مجموعه محصولاتی است که با عمر بازگشت سرمایه‌گذاری کم در اقتصاد متولد می‌شوند. نیاز به سرمایه‌گذاری اندک (به‌خصوص در وضعیت فعلی اقتصاد ایران) و طول عمر بازگشت سرمایه پایین، از مهم‌ترین نقاط مثبتی است که می‌تواند موجبات توجه به این حوزه را بیش از پیش متصور کند. سبدهای سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر، ذاتا دارای نگاه سریع بازگشت بوده و با قرار دادن سرمایه در چیدن سبد باعث می‌شوند که حتی در اندک مواردی که موفقیت حاصل می‌شود، بیش از انتظار اصل و سود سرمایه بازگردانده شود.
۹- توجه در سایه به صنعت فاوا موجب خواهد داشت، تمرکز چانه‌زنان سیاسی مقابل، بر نقاط کلیدی کشور دچار تزلزل شده و مسیرهای موازی برای فرایندهای درآمدی بین‌المللی ایران ایجاد کند. تصور همگان بر آن است که دولت امروز ایران، مشابه تمامی دولت‌های قبلی این کشور که خروج از بحران کشوری را در توسعه بازار نفتی خود بنا می‌نهاده، تمرکز خود را بر این صنعت معطوف کند. می‌توان به‌سهولت شکنندگی این استراتژی تکراری را در توجه ویژه کردن به صنعت فناوری اطلاعات خنثی کرده و همزمان با توسعه بازار نفتی کشور، آغاز دوران شکوفایی صنعت فاوا را برنامه‌‍ریزی کرد تا در حضور استفاده از نعمت خدادادی نفت، آینده را به‌گونه‌ای ساخت که دیگربار، بحران‌های اقتصادی مشابه سال‌های گذشته، اقتصاد ایران را دچار تزلزل جدی نکرده و اقتصاد تک‌محصولی ایران، به اقتصادی هزاران محصولی ارتقا یابد.
این نوشتار را رویاپردازی نپندارید!برای تاکید موضوع، به دو گزارش متقن اما ساده اشاره می‌کنیم.براساس گزارش‌های منتشرشده توسط سازمان‌های رسمی جهانی، تنها از محل صادرات خدمات رایانه‌ای و اطلاعاتی در سال ۲۰۱۰، ایرلند ۲۵۱/۳۷ میلیون دلار (معادل فروش حدود ۳۷۲ میلیون بشکه نفت)، هندوستان ۸۰۷/۳۳ میلیون دلار (معادل فروش حدود ۳۰۰ میلیون بشکه نفت)، آلمان ۰۱۷/۱۶ میلیون دلار (معادل فروش حدود ۱۶۰ میلیون بشکه نفت)، ایالات متحده آمریکا ۸۳۰/۱۳ میلیون دلار (معادل فروش حدود ۱۲۵ میلیون بشکه نفت) و انگلستان ۸۵۶/۱۰ میلیون دلار (معادل فروش حدود ۱۰۰ میلیون بشکه نفت) درآمد کسب کرده است. این در حالی است که در کشور آمریکا و در سه‌ماه‌ چهارم سال ۲۰۱۱، مبلغ ۷۶۴/۱ میلیون دلار تنها در بخش نرم‌افزاری (رتبه یک)، ۴۴۹ میلیون دلار در بخش خدمات فناوری اطلاعات، ۳۷۷ میلیون دلار در بخش سرگرمی، ۳۱۵ میلیون دلار در بخش نیمه‌هادی‌ها و ۱۲۹ میلیون دلار در بخش ارتباطات سرمایه‌گذاری صورت پذیرفته است.لطفا بزرگواری فرموده و این نوشتار را رویا‌پردازی نپندارید!
این واقعیتی غیرقابل انکار است که مانند تمام پیروزی‌های بزرگ در تمامی اعصار تاریخ و در گوشه‌‌گوشه جهان می‌تواند آینده همه ایرانیان و فرزندان ایرانیان را تا ابد بیمه کند.

logo-samandehi