پنجشنبه، 20 دی 97 - 08:13

 

فن‌آوری اطلاعات به‌ مثابه موتوری محرک که ضمن به‌حرکت درآوردن چرخ های شغلی و استخدامی، سبب رشد و پویایی اقتصاد جامعه و ایجاد نوع جدیدی از اقتصاد میشود. افزایش جمعیت در کشورهای در حال رشد، کاهش منابع و امکانات موجود در این کشورها و پیدایش نیازهای اجتماعی و اقتصادی جدید، همگی باعث توجه نهادها و مقامات مسئول این کشورها به نیازها و چاره اندیشی بنیادین یا مقطعی برای آنها شده است.

علم و فناوری منشأ قدرتمندی، ثروت و رفاه کشورها در دنیای امروز است. این جمله در ابتدای برنامه جامع دولت دوازدهم با عنوان «دوباره ایران» در بخش حوزه علم، فناوری و نوآوری با هدف «جامعه نوآور، تقویت و حمایت توانمندی‌های داخلی و همکاری‌های بین‌المللی با پیشروها» آمده است.حوزه فناوری در دنیا یکی از راه‌های رسیدن به قدرت، ثروت و رفاه است و اکثر کشورهای توسعه یافته به این سمت حرکت می‌کنند

 اگر ما بخواهیم به دنبال توسعه اقتصادی پایدار باشیم، نفت نمی‌تواند نقطه اتکای مطمئنی برای کشور باشد بنابراین تنها راه رسیدن به اقتصاد پایدار علم و فناوری است.تمامی کشورهای توسعه یافته تنها راه افزایش بهره‌وری را هدایت نیروی کار در مسیر رشد علم و فناوری و تولید در تمامی زمینه‌ها بخصوص سرمایه‌گذاری در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات  می‌دانند. البته این به معنای سرمایه‌گذاری مستقیم در تولید محصولات حوزه ICT نیست، بلکه به کار‌گیری ICT در دیگر بخش‌های اقتصاد است. در بحث رسیدن به سه مؤلفه قدرت، ثروت و رفاه باید به حلقه‌هایی که کشور را به این سمت هدایت می‌کند توجه اساسی کرد، چرا که اگر هر کدام از این حلقه‌ها که شامل تولید علم و محصول، نیروی انسانی و بازار هستند، کامل نشوند کشور را به سه مؤلفه مطرح شده، نمی‌رسانند.

 

 

در کشور ما به حلقه اول که همان تولید علم در دانشگاه و بخش‌های تحقیقاتی  است به صورت جهت‌گیری شده و هدفمند توجه نمی‌شود به عبارتی هدف بیشتر تولید علم برای علم است در صورتی که در کشورهای توسعه یافته، تولید علم در جهت نیازهای آن کشور هدایت و کاربردی می‌شود. به‌عنوان نمونه مقاله‌های ISI تولید شده در دانشگاه‌های ما به درد کشور نمی‌خورد چون در جهت نیاز کشور نوشته نشده است و از این مقاله‌ها بیشتر کشورهای توسعه یافته بهره می‌برند و علم آن را تبدیل به محصول می‌کنند. جایی هم که می‌تواند علم را تبدیل به محصول کند تا به قدرت، ثروت و رفاه برسد، شرکت‌های دانش بنیان است. البته در چند سال اخیر بحث شرکت‌های دانش بنیان در کشور داغ است و مصوبه‌های زیادی در مجلس در این راستا به تصویب رسیده است ولی این شرکت‌ها خود به عواملی نیاز دارند تا بتوانند علم را به مؤلفه‌های گفته شده تبدیل کنند.

شرکت‌های دانش بنیان با اینکه از حمایت‌های حداقلی همچون مالیات، بیمه و… برخوردار شده‌اند اما با کمبود نیروی انسانی کاربردی  رو به رو هستند بنابراین دولت باید از یک طرف در جهت تربیت نیروی انسانی کاربردی حرکت کند و از سوی دیگر باید زمینه ماندگاری نخبه‌ها را در کشور با ایجاد شرایط مناسب مانند حقوق مکفی، حل سربازی و… فراهم کند. آخرین حلقه فراهم کردن بازار برای محصولات تولید شده از سوی شرکت‌های دانش بنیان است. باید برای محصولات تولید شده بازار‌یابی شود  و این کار میسر نمی‌شود مگر اینکه دولت بازار را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد و خود و شرکت‌های شبه دولتی از بازاریابی فاصله بگیرند.از سوی دیگر باید دولت در بحث تبلیغات و برندسازی از بخش خصوصی حمایت کند تا بتوان با علم و فناوری به قدرت، ثروت و رفاه رسید.

حوزه فناوری اطلاعات یکی از بزرگ‌ترین ابزارهای خلق ثروت و رفاه است و از نمونه‌های مطالعاتی متعددی مانند شبکه‌ اجتماعی فیس‌بوک می‌توان نام برد. این شبکه اجتماعی یک ایده کوچکی بود که با حمایت‌های صورت گرفته به ارزش‌آفرینی بزرگی دست یافت و توانست ضمن ایجاد ۱۶ هزار شغل به ارزش بالغ بر ۶۵ میلیارد دلار برسد. دولت می‌تواند با کاهش تصدی‌گری، اجرای کامل قانون بهبود مستمر کسب و کار، تکمیل زیرساخت‌های فناوری و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان نقش خود را در تبدیل توسعه فناوری به ثروت، قدرت و رفاه به درستی ایفا کند. البته عملیاتی‌ کردن ورود سرمایه‌گذاران بخش خصوصی به ساز و کارهایی نظیر طرح تکاپو می‌تواند محرک تأثیرگذاری در بدنه شرکت‌های دانش‌بنیان برای نیل به سه هدف مورد بحث باشد.

باید ضمن ارتقای زیرساخت، تصویب قوانین حمایتی جدید برای به رسمیت شناختن حق نشر، به تربیت نیروی انسانی کارآمد توجه کرد. دو وزارتخانه آموزش و پرورش و آموزش عالی برای تربیت نیروی انسانی کارآمد باید دوره‌های کاربردی مربوط به فاوا را در درس‌ها بگنجانند و از ارائه دروس به صورت تئوری فاصله بگیرند، چرا که می‌توان از این طریق نیروهایی را تربیت کرد که به سرعت جذب شرکت‌های صنعتی شوند. دولت آلمان اقدام به تأسیس شهرهای فناوری کرده و می‌خواهد به قطب صنعت ICT تبدیل شود و حتی در همین راستا نخبه‌های ایرانی برنامه‌نویس را نیز جذب می‌کند. شاید واکاوی برنامه‌های دولت آلمان و برخی کشورهای اروپایی نظیر سوئد که با وجود محدودیت‌های مهاجرتی اقدام به جذب نیروی آماده به کار می‌کنند، بسیار مفید باشد

logo-samandehi