شنبه، 24 خرداد 93 - 07:36

 

احتمالا می پرسید: “هارتموت اسلینگر دیگر کیست که بخواهد درباره ساعت های هوشمند نظر بدهد؟” شاید شما او را نشناسید ولی طراحان امروزی احترامی ویژه برای اش قائل هستند. او همان طراح آلمانی الاصل و موسس شرکت فراگ دیزاین است که استیو جابز در سال های اولیه تاسیس اپل به عنوان دیزاینر اختصاصی محصولاتش برگزید

hartmut-esslinger

آقای اسلینگر اخیرا بدبینی اش نسبت به ایده مفهومی ساعت ها و مچ بندهای هوشمند فعلی را نشان داده و می پرسد: “چرا من باید یک وسیله الکترونیکی ارزان را به عنوان سمبلی از احساساتم روی مچ ببندم؟” او می گوید مچبند های فعلی مثل Fitbit ارزش خاصی را به زندگی کاربران اضافه نمی کنند: “من خودم می فهمم چه وقتی خسته ام” و با این حرف طعنه می زند به شمارش کالری مصرفی توسط چنین محصولاتی.

آقای اسلینگر در کتاب خود “یک خط صاف – چطور دیزاین نامعلوم دارد آینده ای نامعلوم را شکل می دهد” دو گانگی موجود بر سر راه شرکت ها در اولویت دادن به فرهنگ یا کالا را برجسته کرده و می نویسد هر محصولی می تواند یکی از این دو باشد:

  • پدیده ای فرهنگی که یک فضای خاص در زندگی مصرف کننده را تکمیل می کند
  • یا کالایی تقلیدی که ارزشی مشخص را با قیمتی رقابتی به اشتراک می گذارد

او می گوید ساعت های هوشمند امروزی ۲ چیز را در یک کالبد گرد می آورند: «کاربردهای تلفن هوشمند و ساعت های سنتی.» با این حال کاربردپذیری آنها محدود است حتما باید در کنارشان تلفن هوشمند وجود داشته باشد. بدون حضور تلفن، این دستگاه ها تبدیل به رصدکنندگان وضع سلامت می شوند و فقط با داشتن یک دیزاین جذاب ممکن است مردم حاضر به بستن آن روی مچ خود شوند.

ساعت های هوشمند احتمالا داغ ترین محصول در خانواده گجت های پوشیدنی که فعلا فضایی نامعلوم است به شمار می روند ولی مهمترین کاربردهای آنها هنوز معطل تعریف دقیق و اجرای بی نقص مانده. در حالی که در دنیای تلفن های هوشمند دستگاه ها از سخت افزارهایی در خدمت نرم افزارهای کاربردی تشکیل شده اند، در دنیای ساعت های هوشمند هنوز نرم افزارها کارایی خاصی جز جمع آوری یا نمایش داده ها ندارند و خبری از عرضه محتوا در آنها نیست. داده های بدون محتوا هم حوصله کاربران را سر خواهند برد.

آقای اسلینگر در جای دیگری می نویسد: “چالش معنایی و مفهومی گجت های پوشیدنی، نزدیک بودن آنها به بدن انسان است.” در حالی که تلفن ها به کامپیوترهایی مینیاتوری می مانند و اغلب در جیب قرار می گیرند، ساعت ها شبیه نمادهای شخصیتی هستند. در نتیجه باید در طراحی آنها مسائل مرتبط با مصرف کنندگان مختلف نظیر «فرهنگ های متنوع، مواد مختلف، و اَشکال متفاوت» را مد نظر داشت. اسلینگر ساعت های هوشمند را جزو محصولاتی می داند که می خواهند سرویس باشند ولی ابتدا باید به کاربران نزدیک شوند.

از تکنولوژی های جدید گریزی نیست. اسلینگر ضمن بیان این حقیقت در کنار انتقادات خود، می افزاید: “مسیر آینده مشخص است. تکنولوژی به بدن های ما نزدیک می شود و سر انجام به زیر پوست و داخل بدن ما خواهد رفت.” آینده ای شبیه به سریال فرینج (Fringe). اما قبل از آن گجت ها باید روی مچ یا صورت ما بنشینند که کار آسانی نیست.

[button color=”blue” size=”medium” link=”http://www.forbes.com/sites/rakeshsharma/2014/06/12/of-stupid-smartwatches-and-gimmicks-wearable-techs-design-problem/” target=”blank” ]منبع[/button]

logo-samandehi