یکشنبه، 20 بهمن 98 - 10:27

 

 

 

در گذشته دانش به‌طور عام و به‌شکل مجموعه‌ای از تمامی علوم برای عالمان قابل دستیابی بود. حکیمانی همچون ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی و خیام را بحرالعلوم می‌دانستند؛ دانشمندانی که برای هر سوالی در هر حوزه‌ای از پزشکی، ریاضی، نجوم، انسان‌شناسی و فلسفه گرفته تا جغرافیا، ادبیات، موسیقی و شیمی جوابی داشته و صاحب‌نظر بودند. به مرور زمان دانش عمق بیشتری پیدا کرد. دیگر فرصت برای تحصیل همه‌ی علوم و همه‌فن‌حریف بودن کافی نبوده و راه این دانشمندان به تاریخ پیوست.
با گسترش دانش و تسهیلِ روند ارتباطات در فضای سایبری و تولید و وجود انبوه اطلاعات در این بستر، فرصت برای افرادی که در حوزه‌ی خاصی صاحب‌نظر هستند فراهم شده است. اینفلوئنسرها تخصص، دانش و بینش متمرکز بر موضوعی خاص داشته و بر تولید و انتشار محتوا در همان حوزه استمرار دارند. در برخی موارد حتی افرادی که به صورت حرفه‌ای تجارب خود را با دیگران در میان می‌گذارند نیز از تاثیرگذاری بالایی در مخاطبین خود برخوردارند.
تصور کنید برای اولین‌بار به شهری سفر کرده‎اید و به دنبال رستوران و غذای خوش طعمی می‌گردید. تنها کافی است از افرادی که در آن شهر زیاد غذا خورده‌اند یا به صورت تخصصی غذاهای رستوران‌ها را امتحان می‌کنند بپرسید. افرادی مانند «حمید سپیدنام» معروف به «مستر تیستر» از جمله اینفلوئنسرهای حوزه‌ی خوراکی است که به صورت حرفه‌ای تجارب خود از غذاها و رستوران‌ها را با مخاطبینش در میان می‌گذارد.
اینفلوئنسرها از چند منظر تقسیم‌بندی می‌شوند: نوع محتواهای تولیدی، شبکه‌های انتشار محتوا، تعداد مخاطبین و دنبال‌کنندگان و حوزه‌ی فعالیت و تخصص. از طرفی یک اینفلوئنسر می‌تواند از اقشار یا اصناف مختلفی هم باشد: سلبریتی‌ها (بازیگران، ورزشکاران و خوانندگان)، کارشناسان صنعتی و متخصصین حوزه‌ها، میکرواینفلوئنسرها(با تاثیرگذاری بر شبکه‌های مجازی)، بلاگرها و سازندگان محتوا(متنی، صوتی، تصویری یا ویدیویی).
به دلیل تاثیرگذاری بالای این افراد، تمایل کمپانی‌ها و برندها برای کمک گرفتن از اینفلوئنسرها در مارکت نیز بالا رفته است تا حدی که در نتایج موتورهای جستجو، عبارت «اینفلوئنسر مارکتینگ» رشد بالایی داشته. برآوردهای مطالعات آژانس مدیاکیکس در حوزه‌ی اینفلوئنسر مارکتینگ حاکی از آن است که تا سال ۲۰۲۰ سالانه ۵ الی۱۰ میلیون دلار برای اینفلوئنسرها توسط برندها هزینه شده است.
یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های اینفلوئنسرمارکتینگ تغییرات مداوم الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی، به‌روزرسانی‌های پی‌در‌پی و اضافه شدن ویژگی‌های جدید در هر آپدیت است. این است که به‌روز بودن اینفلوئنسر در فضای سایبری امری بدیهی و مسلم به‌نظر می‌رسد. تحریم و فیلترینگ هم از دیگر دغدغه‌هایی هستند که این نوع بازاریابی را تحت تاثیر قرار داده و اینفلوئنسر را به چالش می‌کشند.
اما چگونگی انتخاب یا پیدا کردن اینفلوئنسر از بزرگترین دغدغه‌های کسب و کارهاست. با توجه به بالا رفتن تعداد و درآمد اینفلوئنسرها، مجال برای حضور اینفلوئنسرهای تقلبی افزایش یافته و سازماندهی خاصی برای بازارِ آن‌ها صورت نگرفته است.
یک از مسائل اجتناب‌ناپذیر این نوع بازاریابی، وجود نظرات و بازخوردهای تقلبی است. آیا تنها با اتکا بر تعداد فالوئر، لایک و کامنت‌ها می‌توان میزان تاثیرگذاری یک اینفلوئنسر را تخمین زد؟ پس شاید این نوع مارکتینگ به‌تنهایی بازخورد مناسب برای یک کسب و کار را به همراه نیاورد.
فراوانی اینفلوئنسر در برخی حوزه‌های عامه‌پسند مانند مد، پوشاک، غذا، سفر و سبک زندگی، و کمبود یا بعضا فقدان اینفلوئنسر در حوزه‌های دیگر همچون علوم پایه، حسابداری و … باعث بالا رفتن میزان تقاضا در حوزه‌های تخصصی شده که این امر هزینه‌های این بازاریابی را افزایش می‌دهد. به این ترتیب ایجاد بستری مناسب برای سنجش میزان اثرگذاری و معرفی مناسب‌ترین اینفلوئنسر به کسب و کارها، آموزش دادن به اینفلوئنسرها برای تولید محتوای کارآمدتر، و آگاهی صاحبین برندها از نحوه‌ی همکاری با اینفلوئنسرها لازم و ضروری است.

حمید گودرزی – مدیرعامل شرکت طاهاتک

logo-samandehi