پنجشنبه، 20 شهریور 99 - 11:19

 

در هفته های اخیر موضوعی که مورد توجه کاربران قرار گرفت طرح انسداد پیام رسان های خارجی در ایران بود که با واکنش های کاربران مواجه شد. اقدامی تاکنون برای کاربران غریبه نبوده است و حتی کاربران ایرانی طعم یک ماه قطعی اینترنت را در سال گذشته چشیده اند.اما آنچه در این رهگذر ذهن مخاطب را درگیر خود کرده است ، نمایندگانی پیشنهاد چنین طرحی را داده اند که خود در شبکه های ممنوعه و حتی شبکه های خارجی هر روز مشغول ارایه مطالب خود هستند.
دراین طرح موضوع پنجره واحد مطرح شده است .به نظر می رسد اولین مشکل این طرح پیشاپیش مشخص شده است که پیام‌رسان‌های اجتماعی خارجی هیچ توجهی به آن نخواهند کرد. مگر می شود شبکه ی اجتماعی که اقدام به مسدود سازی برخی اکانت های مسئولین کشورمان کرده اند، آیا می پذیرند برای حضور در ایران از طریق پنجره واحدی وارد شوند؟! یا کاربران احراز هویت شوند، درصد انجام این طرح نزدیک به صفر درصد است! آنچه در شرایط موجود سخت اقتصادی کاربران را خشمگین کرده است اینست که مجلس انقلابی که این طرح را ارائه داده است بر خلاف فرمایشات رهبری که همیشه در خصوص حضور حداکثری در فضای مجازی و استفاده از این پتانسیل برای نمایش قدرت و فرهنگ ایران اشاره داشته اند ، توجهی نکردند.
بیایید از زاویه ی دیگر به موضوع بپردازیم. درحال حاضر تنها شبکه ای که در ایران فیلتر نشده است ، اینستاگرام است که با توجه به فیلتربودن تمامی پلتفرم های خارجی ، محل تجمع کاربران ایرانی شده است .بعنوان مثال به این نکته توجه داشته باشیم که اگر تمامی مسیرهای ورودی به یک شهر را ببندیم و تنها یک مسیر را باقی بگذاریم مطمئناً در مسیر باز ، شاهد تخلفات گسترده ، قانون شکنی بدلیل ترافیک استفاده کنندگان خواهیم بود.همین مثال را میتوان در خصوص فضای مجازی به کار برد. بیایید یک بار هم که شده به این موضوع فکر کنیم که اگر تمامی پلتفرم ها در ایران آزاد بودند ، آیا شاهد تمرکز در یک پلتفرم بودیم؟ مطمئناَ کاربران با توجه به سلایق و زمان نهایتا در یک یا دو پلتفرم حضور خواهند داشت و مبحث تمرکز زدایی خود به خود حل خواهد شد.در حال حاضر پلتفرم دیپلماسی جهانی توییتر است که در ایران برای مردم فیلتر می باشد.عملا فیلترینگ این پلتفرم باعث عدم حضور میلیونی ایرانی ها در توییتر شده است .جایی که در آن می توان در مقابل توییت های که عملا ملیت و کلیت کشور را هدف قرارداده است ، با طوفان توییتری پاسخی در خور ملت ایران داده شود.
همیشه در ایران در مقابل ورود تکنولوژی های جدید مقاومت شده است و این پیشینه تاریخی دارد. در دوران قاجار میرزا ملکم‌خان کسی که اولین بار تلگراف را به ایران آورد نقل می‌کند: من برای آوردن تلگراف به ایران جنگیدم. در حالی که شهرهای اروپا دارای خطوط ارتباطی بودند؛ عین‌الدوله اجازه نمی‌داد در شهرهای ایران، خطوط تلگراف احداث کنم.عین‌الدوله معتقد بود اگر رعایا دارای تلگراف شدند در ولایات و ایالات مملکت ایران، در جلوی تلگرافخانه تجمع می‌کنند و از احوال یکدیگر با خبر می‌شوند و علیه سلطنت آشوب می‌کنند. بعد از تلگراف سرنوشت ویدئو یا ماهواره نیز متفاوت نبوده است. همگی به سرنوشت یکسانی دچار شده‌اند. یعنی همیشه کسانی بوده‌اند تا حاکمیت را راضی کنند تا به جای استفاده و توسعه؛ در برابر فناوری بایستند.
پیشنهاد دهندگان طرح شاید اطلاعی از پروژه های اینترنت ماهواره ی ایلان ماسک که هفته ی پیش سری دوم ماهواره خود را به فضا پرتاپ کرد ، نداشته باشند. چه بخواهیم و چه نخواهیم به زودی با آسمانی پر از ماهواره های پروژه استارلینک روبرو خواهیم شد.سوال اینجاست درمقابل منع بکارگیری دیشهای ماهواره ، چقدر موفق بوده ایم که اگر پروژه استارلینک در خاورمیانه به نتیجه برسد ، مسئولین می توانند در مقابل ورود دستگاه هایی که اینترنت آزاد و پرسرعت در اختیار کاربران قرار دهد ، مقاومت کنند؟ در حال حاضر دیشها و رسیورهای ماهواره ای چگونه وارد ایران می شود ؟ مطمئناَ چنین تجربه ای را نیز خواهیم داشت.بهتر نیست بجای مسدودسازی پلتفرم ها که موجب نصب انواع و اقسام فیلترشکن هایی میشود که از لحاظ امنیتی حریم شخصی استفاده کنندگان را به خطر می اندازد و از سوی دیگر باعث دسترسی به تمامی آنچه که در اینترنت حتی در کشورهای غربی مسدود می باشد از جمله سایت های غیراخلاقی با رفع فیلتر شبکه های اجتماعی از این معضل بزرگ جلوگیری شد.
آخرین آمار ارائه شده از سوی آذری جهرمی وزیر فناوری اطلاعات ، استفاده ۳۰ میلیون کاربر ایرانی از فیلترشکن می باشد. تجربه فیلتر تلگرام پیش روی ماست .با وجود فیلتر این پیام رسان ، هنوز این پیام رسان بر روی اکثر گوشی های کاربران نصب و قابل استفاده است . سوالی که به ذهن اکثر کاربران خطور می کند : زمانی که سرویس تماس صوتی تلگرام ارایه شد ، به سرعت فقط این سرویس فیلتر شد و سایر بخشهای تلگرام بدون فیلتر قابل دسترسی بود.آیا امکان انجام چنین طرحی برای اکانت ها ، کانال ها ، پیجهایی که با مقررات کشورمان سازگار نیست ، وجود ندارد؟ آیا بایستی بدلیل وجود یکسری صفحات ، کانال ها و اکانت ها ی یک پلتفرم بصورت کامل از دسترس خارج شود؟ آیا همه در شبکه های مجازی بدنبال موضوعات غیراخلاقی هستند؟! این در حالی است که در ایام کرونا و محرم همین فضای مجازی و علی الخصوص اینستاگرام ، با برگزاری لایوهای مذهبی تا چندین میلیون مخاطب را میزبانی کرد.به نظر می رسد پیشنهاددهندگان این طرح یا این واقعیت را می‌دانند یا نمی‌دانند؟ اگر می‌دانند و طرح داده‌اند، به منزله انجام کار زاید و صرف هزینه های گزاف برای مردم و کشور می باشد.
هزینه های مدنظر صرفا مادی نیستند.عملا وقتی پرزیدنت ترامپ در توییتی به جای خلیج فارس از واژه جعلی استفاده می کند و مردم ایران دسترسی به توییتر ندارند ، عدم پاسخ به این توهین بدلیل عدم دسترسی مطمئناَ جزو هزینه های معنوی محسوب می شود.بهتر است بجای از دسترس خارج کردن پلتفرم های خارجی ، شرایط حضور حداکثری کاربران ایرانی را در چنین پلتفرم هایی جهت حفظ امنیت کاربران و عدم نصب هر فیلترشکن که به مثابه دسترسی به تمامی محتوای اینترنت است، را مهیا کنند.

logo-samandehi